رمان دنيا زاد اثر مي تلمساني نویسنده اهل مصر روایت جهان خیالی است که شخصیت دنیازاد خواهر شهرزاد را به یاد می‌آورد که شوق و انگیزه داستان گویی در هزار و یک شب  را برمی‌انگیخت. این کتاب را نشر نیلوفر منتشر و عظیم طهماسبی ترجمه کرده است. داستان دنیازاد می تلمسانی لالایی غیر منظوم محزونی است با درد زنانگی ویژه ای همراه است.

بخشی از کتاب را با هم می خوانیم:

دنيازاد براي اولين و آخرين بار به اتاق ٤٠١ آمد تا در كفن سفيد و كوچكش با من وداع كند؛ كفن چند پارچه سفيد تميز بود و سه نوار كه در قسمت سر، پاها و كمرش قرار داشت و ملافه بزرگي كه بر حجم پيكر لاغرش مي افزود. سرش را آزمندانه از زير پوشش پنبه بهداشتي بيرون آورد. از خانم پرستار خواستم لامپ اتاق را كه به رغم همه چيز همچنان تاريك بود، روشن كند. به صورت گردش كه به كبودي مي زد چشم دوختم. پلكش فروافتاده بود، بيني اش كوچك و دهانش چونان هرم بود و به شدت كبود. در هرحال او آنجا زنده بود، با آن صورت آرام و سري كه زندگي از آن دريغ ورزيد (سري كه حافظه به سرعت محوش مي كند؟). تنها چند روز پيش، از رحمم به سوي اين جهان به حركت درآمد؛ جهاني كه خودش را هنوز براي آمدنش تدارك نديده بودند.

کتاب
سال نشر 1396
قطع رقعی
تعداد صفحات 87 صفحه
نوع جلد شومیز
نویسنده/ نویسندگان مي تلمساني
مترجم عظيم طهماسبي
ناشر نشر نيلوفر
نوبت چاپ چاپ اول
موضوع رمان

نوشتن نظر

توجه: HTML ترجمه نمي شود!

رتبه: بد خوب

کد را در کادر زير وارد کنيد:

پر فروش ترین ها
بیشترین بازدید
آخرین محصولات
ویژه ها