کتاب من تنها زن صحنه بودم اثر مری بندیکت با ترجمه ی گلی نژادی در 354 صفحه توسط نشر ثالث چاپ شده است

او زیبایی خیره کننده ای داشت. او همچنین ذهن خیره کننده ای داشت. آیا دنیا می تواند از پس هر دوی این ها بربیاید؟
رمانی درباره ی زندگی هدی لامار.
زیبایی او تقریبا مطمئنا او را از حذب درحال ظهور نازی ها نجات داد و منجر به ازدواج او با یک فروشنده ی اسلحه اتریشی شد. او که هر چیز دیگری را دست کم می گرفت ، برنامه های رایش سوم را در حالی که در کنار همسرش بود ، شنید و بیش از آنچه دیگران حدس می زند درک می کرد. او نقشه ی فراری برای خود ترتیب داد. لباس مبدل پوشید و از قلعه شان فرار کرد. گردباد حوادث او را در هالیوود به زمین انداخت. او هدی لامار ، ستاره صحنه ی نمایش شد.
اما او یک راز تکان دهنده تر از میراث خود یا ازدواجش را نگه داشته بود: او یک دانشمند بود. و او چند راز در مورد دشمن می دانست. او ایده ای داشت که ممکن بود بتواند به کشورش در مبارزه با نازی ها کمک کند ... اگر کسی حاضر می شد به او گوش دهد.
کتاب
قطع رقعی
تعداد صفحات 354 صفحه
نوع جلد شومیز
نویسنده/ نویسندگان مری بندیکت
مترجم گلی نژادی
ناشر ثالث

نوشتن نظر

توجه: HTML ترجمه نمي شود!

رتبه: بد خوب

کد را در کادر زير وارد کنيد:

پر فروش ترین ها
بیشترین بازدید
آخرین محصولات
ویژه ها