کتاب کارآگاه دهکده اثر ویلیام فاکنر با ترجمه احمد اخوت در 224 صفحه رمان آمریکایی است که توسط نشر افق چاپ شده است.

کتاب «کارآگاه دهکده» ۶ داستان کارآگاهی فاکنر را شامل می‌شود. احمد اخوت که به عنوان مترجم اثر، برای هر داستان، یک مقدمه جداگانه نوشته، ۵ عنوان از داستان‌های کتاب را از مجموعه «ترفند شوالیه»ی این نویسنده انتخاب کرده است. «ترفند شوالیه» هم ۶ داستان را شامل می‌شود که اتصال محتوایی‌شان در واقع تشکیل یک رمان می‌دهد اما به یکدیگر وابسته هم نیستند. به همین دلیل رمان کوتاه «ترفند شوالیه» که در آن کتاب چاپ شده، برای انتشار در «کارآگاه دهکده» انتخاب نشده است.

اخوت به جای «ترفند شوالیه» داستان «مو» را ترجمه کرده و آن را در پیشانی مجموعه «کارآگاه دهکده» قرار داده است. این داستان، اولین داستانی است که در آن، گاوین استیونز در نوشته‌های فاکنر حضور پیدا می‌کند. این شخصیت یک وکیل _ کارآگاه است. داستان‌های مربوط به استیونز از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۹ ادامه پیدا کرد. استیونز از ۲۸ سالگی تا ۵۰ سالگی‌اش در داستان‌های فاکنر زندگی کرده است. فاکنر گاوین استیونز را براساس زندگی و شخصیت دوست عزیزش فیل استون نوشت. این دوست فاکنر، یک وکیل‌دعاوی و انسانی فرهیخته بود که تاثیر زیادی بر زندگی این نویسنده داشت.

شخصیت گاوین استیونز در ۱۳ اثر ویلیام فاکنر حضور دارد؛ ۶ رمان و ۷ داستان کوتاه. اخوت پیش از شروع متن داستان‌های مجموعه «کارآگاه دهکده»، ۴ مطلب توضیحی نوشته که با عناوین «در آستانه کتاب»، «فیل استونِ فاکنر»، «سالشمار زندگی گاوین استیونز» و «آثاری که گاوین استیونز در آن‌ها حضور دارد» چاپ شده‌اند. پس از این مطالب هم داستان‌های کتاب با این عناوین درج شده‌اند: مو، دود، تارک دنیا، دستی روی آب‌ها، فردا، شب غلط بنماید

در بخشی از داستان «تارک دنیا» می‌خوانیم:
کسی نمی‌دانست کِی و چرا رفتند، همین‌طور که آن‌ها خبر نداشتند این زن و مرد کی و چرا آمدند. بعضی می‌گفتند شبی بانوی پیر، خانم اودل‌تروپ، ماشه تفنگش را به سوی آن‌ها چکاند و هر دو را از خانه و دهکده فراری داد.
به این ترتیب آن‌ها رفتند و چند ماهی طول کشید تا بالاخره همسایه‌ها کشف کردند که یک کودک، یک نوزاد هم در خانه بود. این را هم که آیا آن‌ها او را با خود آورده بودند یا همان‌جا به دنیا آمده بود کسی نمی‌دانست. این مانک بود و بعدش هم این قصه که شش هفت سال بعد همسایه‌ها بوی جسد شنیدند و بعضی‌هاشان رفتند به خانه خانم اودل‌تروپ ببینند چه خبر است، چشمانشان به موجود کوچکی افتاده که زیرپوشی کتابی تنش بوده و می‌خواسته تفنگش را از گوشه اتاق، کنارِ در بردارد. آن‌ها اصلا نتوانستند مانک را دستگیر کنند، یعنی اول او را گرفتند اما نشد محکم بگیرندش و دیگر هم دستشان به او نرسید و چنین فرصتی برایشان پیش نیامد اما او فرار نکرد. همسایه‌ها می‌دانستند جایی همان اطراف است و آن‌ها را زیر نظر دارد که پیرزن را برای خاکسپاری آماده می‌کنند. بعد هم از پشت درخت‌ها و بوته‌ها چشم‌هایش به آن‌ها بوده که مشغول به خاک سپردن خانم اودل‌تروپ بودند. آن‌ها مدتی او را اصلا ندیدند، هر چند می‌دانستند باید جایی همان اطراف باشد و یکشنبه بعدش دیدند اِ جایی را کنار قبر با دست‌های خالی‌اش با یک تکه‌چوب گود کرده است.

کتاب
سال نشر 1397
قطع رقعی
تعداد صفحات 224 صفحه
نوع جلد شومیز
نویسنده/ نویسندگان ویلیام فاکنر
مترجم احمد اخوت
ناشر نشر افق
شابک 9786003534445
موضوع داستان آمریکایی

نوشتن نظر

توجه: HTML ترجمه نمي شود!

رتبه: بد خوب

کد را در کادر زير وارد کنيد:

پر فروش ترین ها
بیشترین بازدید
آخرین محصولات
ویژه ها