کتاب آنجا که ایمانم را رها کردم اثر ژروم فراری

ناشر: نگاه

نویسنده کتاب : ژروم فراری

کد محصول: داستان

موجودی: تموم کردیم اما میاریمش

قیمت: 16,000تومان

کتاب آنجا که ایمانم را رها کردم اثر ژروم فراری با ترجمه بهمن یغمایی و محمدهادی خلیل نژادی داستان جذابیست که توسط نشر نگاه روانه بازار شده است.

ژروم فراری دغدغه سیاست دارد. رمان « آنجا که ایمانم را رها کردم » داستان سیاسی است. رو در رویی شکنجه گر و شکنجه شده در زندان سیاسی با مامور امنیتی . فراری لحظات این تقابل و کنش انسان ها را در شرایط مختلف به استادی ترسیم کرده است و خواننده را همراه خود به هزار توی درونی آدم ها می کشاند تا تصویر « ایستادگی و تسلیم و بر عقیده پای فشردن و یا از دست رفتن باور » را به زیبایی در برابر خواننده قرار دهد. فراری نویسنده توانایی است که ادبیات غنی آن در سال های اخیر در بین خوانندگان فارسی زبان علاقمندان جدی داشته است و نویسندگان این منطقه توانسته اند به خوبی در دل ایرانیان جای خود را باز کنند.

ویسنده که اهل پاریس و استاد فلسفه مدرسه بین المللی الجزیره است سعی در شناخت روح و روان و تجزیه و تحلیل تضادهای درونی بازجویان و شکنجه گران سفاکی دارد که خود زمانی زندانی و قربانی رژیم‌های فاشیستی نظیر هیتلر بوده، با چنین نظام‌هایی مبارزه کرده اند و اینک خود نهال مرگ و شقاوت می‌کارند.

شاید این موضوع، تئوری «هانس دریش» فیلسوف را که عقیده دارد گذشته موجود زنده، همواره در چگونگی وضعیت و واکنش‌های کنونی او موثر است تایید می‌کند، و یا آخرین نظریه روانشناسان که می‌گویند باور آدم‌ها در مدت بسیار کوتاهی می‌تواند زیر و رو شود، ارزش به ضد ارزش، انسانیت به ضد انسانیت و بالعکس تبدیل شود درست است و یا این که اصولاً تاکیدی است بر برخی از اندیشه‌های «فردریش نیچه» در رابطه با فلسفه «اراده معطوف به قدرت» که عقیده دارد این انگیزه چنان نیرومند و بنیادین است که آدمی برای آن چه بسا از زندگی خود می‌گذرد. «نیچه» می‌گوید ذات زندگانی همانا «اراده معطوف به قدرت» است.

زنده یاد مصطفی رحیمی نیز در نوشتار خود به نام «تراژدی قدرت در شاهنامه» به دقت روح و سرشت انسان‌ها را از زوایای مختلف و در سطوح مختلف می‌کاود و می‌گوید قدرت گاهی تمام بخش اهورایی انسان را به تمامی می‌جود، و او را تبدیل به موجودی سراپا اهریمنی میکند. هیولایی است که از جوهر هستی دیگران تغذیه می‌کند.

نگارش و انتشار کتاب «آن جا که ایمانم را رها کردم» در فرانسه که برنده چهار جایزه شد و نقدهای فراوانی را در رسانه‌های آن کشور به دنبال داشت و بحث‌های فراوانی برانگیخت اگرچه در قالب رمان صورت گرفته معهذا می‌تواند بخشی از واقعیت‌هایی باشد که امروزه به نحو شگفت انگیزی به صورت دور و تسلسل درآمده است. وقایعی که در خاور میانه و شمال افریقا در این چند سال اخیر روی داد؛ خشونت‌های بی حد و مرز و کشتار بی رحمانه لیبیایی‌ها به دست لیبیایی‌ها به جای ارتش استعماری ایتالیا، جنگ داخلی در سوریه و کشت و کشتار سوری‌ها به دست سوری‌ها به جای ارتش عثمانی و فرانسه، انحراف انقلاب عظیم الجزایر پس از استقلال[1] با آن همه فداکاری‌ها و قربانی‌ها که موضوع عمده این کتاب است و در نهایت کشتار دویست هزار الجزایری به دست الجزایری پس از سال 1991 در یک جنگ بی رحمانه داخلی.

بدون شک آن چه که در زندان‌های الجزیره به قلم نویسنده این کتاب و در سیاهچال‌های تازمامارت مراکش به روایت بن جلون در مرگ نور گذشت، و هر آن چه که هم اکنون در همین ارتباط در سایر نقاط می‌گذرد تنها و تنها گوشه‌هایی است از سبعیت انسانی برای تشدید آلام بشری به منظور ارضای خود کامگی‌ها در عصر تمدن کنونی.

این کتاب صرف نظر از پیچیدگی دیدگاه فلسفی نویسنده به دلیل به تصویر کشیدن صحنه‌هایی که وجدان هر انسان آگاهی را می‌آزارد کتابی است در خور تامل. امید که وجدان‌های بیدار به آن گوش فرا دهند.

ای آسمان پرستاره، ای کوه‌هایی که با برف‌های پاک و سفید ابدی پوشیده شده اید، ای رودها و ای جنگل‌های سرو، کاج و افرا، شما را به شهادت می‌گیرم که این مرد؛ پلید است.

کتاب
قطع رقعی
تعداد صفحات 174 صفحه
نوع جلد شومیز
نویسنده/ نویسندگان ژروم فراری
مترجم بهمن یغمایی و محمدهادی خلیل نژادی
ناشر نگاه
موضوع داستان فرانسوی

نوشتن نظر

توجه: HTML ترجمه نمي شود!

رتبه: بد خوب

کد را در کادر زير وارد کنيد:

پر فروش ترین ها
بیشترین بازدید
آخرین محصولات
ویژه ها