کتاب آدم،گربه،مرگ اثر زولفو لیوانلی با ترجمه ی ایلناز حقوقی در 248 صفحه توسط نشر نگاه چاپ شده است

گاهی قلبش از اندوه فشرده می‏شد؛ غمباد می‏گرفت و راه نفس کشیدنش را می‏بست و در گلویش حُناق می‏شد. احساس می‏کرد هر لحظه ممکن است منفجر شود؛ انگار یک آتشفشان روی سینه‏اش سنگینی می‏کرد. اینها نشانه‏های افسردگی بود. وقتی دچار حمله‏های اضطرابی می‏شد، نمی‏دانست باید چکار کند. غیر از اینکه سوار ولووی قدیمی شود و در جاده‏هایی که هیچ انسانی در آن نیست با جنون پایش را روی گاز بگذارد، راه خلاص دیگری پیدا نمی‏کرد. وقتی می‏دید ماشینش روی جادۀ لغزنده از این سو به آن سو سُر می‏خورد، احساس آرامش عجیبی می‏کرد. هم‏زمان حرف‌هایی از دهانش خارج می‏شد که خودش هم معنی‏شان را نمی‏دانست. یک بار همین که از شدت حملۀ اضطرابی‏اش کم شد، ناگهان ترمز کرد. ماشین روی جادۀ یخ‌بسته سُر خورد و چندین بار دور خودش چرخید. زمانی‌که ماشین متوقف شد، چهره‏اش را در آیینۀ عقب ماشین دید؛ خیس از اشک بود. می‏دانست رانندگی در این شرایط خطرناک است؛ طغیانش دارد بر عقلش غلبه می‏کند و ممکن است کنترل ماشین را از دست بدهد؛ اما این کار قلبش را عجیب آرام می‏کرد.

کتاب
قطع رقعی
تعداد صفحات 248 صفحه
نوع جلد شومیز
نویسنده/ نویسندگان زولفو لیوانلی
مترجم ایلناز حقوقی
ناشر نگاه

نوشتن نظر

توجه: HTML ترجمه نمي شود!

رتبه: بد خوب

کد را در کادر زير وارد کنيد:

پر فروش ترین ها
بیشترین بازدید
آخرین محصولات
ویژه ها